loading...

(خیالپردازِ نادانِ سابق)

Content extracted from http://aleme-n.blog.ir/rss/?1580996786

بازدید : 227
يکشنبه 3 اسفند 1398 زمان : 23:25

آنفولانزای من از آن روزی شدت گرفت که واحد بغلی برایم کاکا* آورد. یک هفته‌ای می‌شود که زیردستی‌اش در خانه‌ام از اوپن به جای ظروف نقل مکان می‌کند. هر بار که صدای باز شدن درب منزل‌شان یا درب آسانسور را می‌شنوم صدایی درونم می‌گوید «الان میان میگن بی‌زحمت ظرفمون رو بده!» امروز کمی‌منطقی شدم و از خودم پرسیدم که کدام ایرانی، حداقل کدام ایرانی که من می‌شناسم، در طول تاریخ درب همسایه را زده و تقاضا کرده تا ظرفش را پس بگیرد؟!!! اگر منطقی به این مسئله نگاه کنیم یک ایرانیِ تعارفی برای خراب نشدن وجهه‌اش هم که شده ترجیح می‌دهد سکوت کند. و اگر بخواهیم منطقی‌تر باشیم چرا یک انسان عادی باید نگران باشد که همسایه‌اش الان سر می‌رسد و سراغ ظرفش را می‌گیرد؟! البته خب در عادی نبودن من شکی نیست! این افکارِ یک انسانِ مبتلا به اختلال اضطراب است. حتی شاید بخواهید منطقی‌تر شوید و بپرسید که چرا ظرفش را پس نمی‌دهم؟ دلیلش این است؛ حقیقتا نمی‌دانم که توی ظرف چه چیزی بگذارم!

شهید مدافع حرم شهید محمد جمالی پاقلعه | احساس مسئولیّت ... | اگر این شهادتها و فداکاری‌ها نبود ...
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 2

آمار سایت
  • کل مطالب : 26
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 2
  • بازدید کننده امروز : 3
  • باردید دیروز : 43
  • بازدید کننده دیروز : 44
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 147
  • بازدید ماه : 774
  • بازدید سال : 2666
  • بازدید کلی : 24781
  • کدهای اختصاصی